بسم الله الرحمان الرحیم
شیوههاى ارتباط شیعه با امام صادق علیه السلام
عصر امام صادق علیه السلام، یكى از دوران هاى پرشكوه و طلایى در تاریخ تشیع است. در این عصر، تشیع گسترش چشمگیرى نمود و بر تعدد شیعیان افزوده گشت و در اثر آزادى نسبى روابط شیعیان با امام صادق علیه السلام، آن حضرت توانست فقه و كلام شیعه را توسعه دهد و اصول و مبانى آن را روشن كند. نقش آن حضرت در معرفى مبانى شیعه به حدى بود كه مذهب شیعه به نام آن جناب و«مذهب جعفرى» شهرت یافت.
بعد از رحلت رسول اكرم صل الله علیه وآله وسلم، دیگران در جایگاه آن حضرت نشستند وعلى علیه السلام در حاشیه ماند. با این حال تعداد زیادى از بزرگان صحابه تنها آن جناب را امام برحق مىدانستند؛ حذیفه بن یمان مىگفت:
«هر كس كه طالب دیدار امیرالمؤمنین بر حق است، على را ملاقات نماید»
بلاذرى، احمدبن یحیى، انساب الاشراف، منشورات موسسه الاعلمى للمطبوعات، بیروت، ج3، ص 115.
عبدالله بن مسعود مىگفت: «در قرآن خلفا چهار تن هستند: آدم، هارون، داوود و على علیهم السلام .» ابن شهرآشوب، مناقب آل ابىطالب، دارالاضواء، بیروت، ج3، صص77 و 78
این بزرگان كاملا با امامشان در ارتباط بودند ولى تشكل جداگانهاى از سایر مسلمانان نداشتند. اما بعد از قتل عثمان و آغاز خلافت على علیه السلام همان طور كه طرفداران بنىامیه شكل حزبى به خود گرفتند و عثمانیان نامیده شدند، شیعیان نیز صف خویش را از دیگران جدا نمودند و آزادانه تشیع خود را اعلام كردند. ولى این وضع دیرى نپایید و با حاكمیت بنىامیه، شیعه گرى جرمى سنگین به شمار آمد؛ معاویه طى بخشنامهاى به عمال و فرماندارانش در سراسر كشور نوشت: «اگر دو نفر شهادت دادند كه شخصى از دوستداران على و خاندان او است، اسمش را از دفتر بیت المال حذف كنید و حقوق و مقررى او را قطع نمایید.» ابن ابىالحدید، شرح نهج البلاغه، داراحیاء الكتب العربیه، ج 1، صص43- 45
و با وجود حكمرانى سفاكانى چون: زیاد، ابن زیاد و حجاج بن یوسف، ارتباط شیعیان با رهبرانشان به نهایت درجه كاهش یافته بود. لذا اخبارى بدین مضمون به چشم مىخورد كه بعد از شهادت امام حسین علیه السلام تنها چهارتن در كنار امام سجادعلیه السلام ماندند.
شیخ طوسى، اختیار معرفةالرجال، معروف به رجال كشى، موسسه آلالبیت علیه السلاملاحیاء و التراث، ج 1، ص 332
و شخصى چون سعید بن جبیر به جرم رابطه داشتن با امام زین العابدین علیه السلام بالاى دار مىرود. همان، ص 335
تا این كه با پایان یافتن قرن اول هجرى و شروع دعوت عباسیان و قیامهاى طالبیان، وضع عوض مىشود و توجه بنىامیه به جاى دیگر معطوف مىگردد و شیعیان نفس راحتى مىكشند و توان این را مىیابند كه با امامانشان رابطه برقرار نمایند كه این مطلب درعصر امام صادق علیه السلام به اوج خود رسید.
رابطه شیعیان با امام صادق علیه السلام
ارتباط شیعیان و مسلمانان را با امام صادق(ع)، مىتوان به دو نوع كلى تقسیم كرد:
الف- رابطه استاد وشاگردی
عدهاى از بزرگان شیعه چون هشام بن حكم، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن الطاق، مفضل بن عمر، جابربن حیان و... از شاگردان و تربیت شدگان محضر آن حضرت بودند كه تعداد شاگردان ایشان را عدهاى از محققان و دانشمندان شیعه چهار هزارتن دانستهاندو تنها از جواب سوالهایى كه از آن حضرت مىشد، چهار صد رساله نگارش یافته است.محقق المعتبر، ج 1، ص26
بعضى از شاگردان امام صادق علیه السلام داراى آثار علمى و شاگردان متعددى بودند، به عنوان نمونه هشام بن حكم سى و یك جلد كتاب نوشته
فتال نیشابورى، روضة الواعظین، موسسه الاعلمى للمطبوعات، ص229/ طبرسى، اعلام الورى، ص 284.
و جابربن حیان نیز بیش از دویست جلد كتاب در زمینههاى گوناگون به خصوص در رشتههاى علوم عقلى، طبیعى، فیزیك و شیمى تصنیف كرده بود.
ابن ندیم، الفهرست المكتبة التجاریه الكبرى، قاهره، ص517- 512.
ابان بن تغلب در مسجدالنبى جلسه درس داشت و آنگاه كه وارد مسجد مىشد ستونى را كه پیامبرصل الله علیه وآله وسلم تكیه مىداد، براى او خالى مىكردند.
اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج 1، ص 55
وسعت دانشگاه جعفری
شاگردان امام صادق علیه السلام منحصر به شیعیان نبودند، بلكه پیروان سنت و جماعت نیز از مكتب آن حضرت برخوردار مىشدند؛ پیشوایان چهارگانه اهل سنت بلاواسطه یا با واسطه شاگرد امام صادق علیه السلام بودند. ابوحنیفه در راس این پیشوایان قرار دارد كه به گفته خودش، دو سال شاگرد امام بوده و اساس علم و دانشش از این دو سال است. همان، ص 70
شاگردان امام از نقاط مختلف همچون: كوفه، بصره، واسط، حجاز و سایر مناطق و نیز از قبایل گوناگون مانند: بنىاسد، مخارق، طى، سلیم، غطفان، ازد، خزاعه، خثعم، مخزوم، بنى ضبه، قریش به ویژه بنىحارث بن عبدالمطلب و بنى الحسن بودند كه به مكتب آن حضرت پیوستند. همان، ص37
به گفته ابن حجرعسقلانى، فقها و محدثانى همچون: شعبه، سفیان ثورى، سفیان بن عینیه، مالك، ابن جریح، ابوحنیفه، پسر وى موسى، وهیب بن خالد، قطان، ابوعاصم و گروه انبوه دیگرى از آن حضرت حدیث نقل كردهاند. تهذیب التهذیب، ج 1، ص 88
امام صادق علیه السلام هر یك از شاگردان خود را در رشتهاى كه با ذوق و سلیقه او سازگار بود، تشویق و تعلیم مىنمود و در نتیجه هر كدام از آنها در یك یا دو رشته ازعلوم مانند: حدیث، تفسیر و علم كلام تخصص پیدا مىكردند.
كوفه یكى از مهمترین كانون هاى تجمع شاگردان امام صادق علیه السلام بود؛ حسن بن على بن زیاد
وشاء كه از شاگردان امام رضاعلیه السلامبوده، نقل كرده كه در مسجد كوفه نهصد نفر استاد حدیث مشاهده كردم كه همگى از جعفربن محمدعلیه السلام حدیث نقل مىكردند. رجال نجاشى، دفتر نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسین، قم، ص39 - 40
ب- رابطه عادی
كلیه شیعیانى كه توانستند خدمت امام صادق علیه السلام برسند و یا به نحوى با آن حضرت رابطه برقرار نمایند، جزو شاگردان آن جناب محسوب نمىشوند؛ زیرا تشیع در این عصر گسترش زیادى یافته و به اكثر قلمروهاى اسلامى رسیده بود و شمار زیادى از مسلمانان ازاهل بیت علیهم السلام پیروى مىكردند. با توجه به گزارش هاى رسیده از آن عصر، روابط شیعیان با آن حضرت را مىتوان به روش هاى زیر بیان كرد:
1-از طریق سفر حج و عمره
سفر مردم به حج كه براى توانگران واجب بود، وسیله خوبى به شمار مىآمد، تا شیعیان بتوانند، در مدینه خدمت امام صادق علیه السلام برسند واز محضر ایشان بهرهمند شوند. همچنین آن حضرت در موسم حج، در مسجدالحرام جلسه درس تشكیل و به سوالات و مسائل شرعى پاسخ مىدادند؛ شیخ مفید نقل مىكند در یكى از این جلسات عدهاى به ابنابى العوجاء ملحد پیشنهاد كردند، از امام صادق علیه السلام كه به قول آنها علامه زمان و داناى روزگار است و مردم اطراف او را گرفتهاند؛ سوالاتى كند و آن حضرت را نزد مردم شرمنده و مفتضح سازد كه با پاسخ هاى عالمانه امام صادق علیه السلام ، ابن ابىالعوجاء، نومید و ناراحت نزد یاران خود برگشت. شیخ مفید، الارشاد، ترجمه محمدباقر ساعدى خراسانى، كتابفروشى اسلامیه، ص 545.
2- سفر جهت تعلیم مسائل شرعى
اگر چه در روزگار قدیم، مسافرت براى تعلیم و یادگیرى مسایل عادى كارى دشوار بود، با این حال مواردى در دست است كه نشان مىدهد بعضى از مومنان براى اخذ یك مسئله فقهى، رنج و مشقت مسافرت طولانى را بر خود هموار مىكردند؛ چنان كه مرحوم قطب الدین راوندى نقل كرد: « شخصى زنش را سه بار طلاق داده بود و در مورد جواز رجوع، از مطلقات شیعه پرسیده بود، جوابش را داده بودند ولى همسرش راضى نشده، مگر این كه از امام صادقعلیه السلاماستفتاء كند كه در این هنگام امام صادق علیه السلام به دستور خلیفه عباسى در حیره، تحت نظر به سر مىبرد و مانع ملاقات مردم، با او بودند. لذا آن شخص خود را به قیافه «خیار فروشى» در آورد و به در خانه امام صادق علیه السلام آمد و مسئلهاش را پرسید و جواب گرفت.»
قطب الدین راوندى، الخرائج و الجرائح، ترجمه غلامحسن محرمى، صص459 و 460
3-برقراری رابطه توسط وکیلان
یکی از مهمترین راه هاى ارتباط مردم با امام صادق علیه السلام، از طریق وکیلان آن جناب بود.
كه این روش از زمان امام صادق علیه السلام به جهت گسترش مناطق شیعه نشین توسط ائمه اطهارعلیهم السلام مورد استفاده قرار مىگرفت. شیعیان نیز توسط این وكیلان وجوهات شرعى خویش را حضور ائمه اطهارعلیهم السلام مىفرستادند و هم دستورات و مسائل شرعى را از طریق آنان دریافت مىنمودند.
ائمه علیهم السلام با تحمل سختیها و مشقات فراوان، فرهنگ و احکام دین مبین اسلام را توسعه داده تا کنون که به دست ما رسیده است. برماست که قدر و ارزش دین را بدانیم و در حفظ آن، کوشا بوده و برای توسعه و گسترش آن اهتمام نماییم.