بسم الله الرحمن الرحیم
شهید مطهری و رهبری نسل جوان
بررسی های آماری، جامعه كنونی ایران را یك جامعه جوان معرفی میكند.
كارشناسان میگویند به طور تقریبی افراد گروه سنی 15 تا 24 سال، یك سوم جمعیت كشور را تشكیل میدهند.
این آمار، خود بهترین دلیل برای توجه بیشتر به جوانان است.
یك تصویر مبهم
اگر از شما در باره وضعیت عمومی جوانان كشور سؤال شود چه پاسخ میدهید؟
با اینكه مدتهاست موضوع "جوان" محور بحث كارشناسان و متخصصان علوم اجتماعی قرار گرفته است، اما هنوز تصویر روشنی كه بیانگر نمای كاملی از جوان ایرانی باشد ارائه نگردیده است.
در ابتدای امر، بیشتر این تصویر در ذهن انسان نقش میبندد كه جوان در هر جا كه حضور یابد مشكلی ایجاد میشود، برای مثال در خانواده، پدر و مادر یا سایر اعضای خانه او را درك نمیكنند، در مدرسه با همسالان خود كلنجار میرود یا با مدیر و ناظم و معلم نمیسازد، خوب درس نمیخواند، به مسایل اساسی و مهم توجه ندارد، در پی بازی و وقت گذرانی است، در جامعه خود را فراموش شده میپندارد، احساس می كند كه مورد بی مهری و كم لطفی واقع می شود، درهای موفقیت و پیشرفت را به روی خود بسته می بیند، گاه ترس از آینده و ناكامی وجودش را فرا میگیرد و به دنبال آن احساس ضعف و ناتوانی بر او چیره میشود و این احساس باور پوچی و بی مصرف بودن را در او تقویت می نماید، برای رهایی از این باور یا دست كم فراموش كردن پندارهایش، به این سو و آن سو میزند، پرخاش جو و عصیان گر میشود و رفتاری از خود بروز می دهد كه خوشایند دیگران نیست ...
آیا شما با این تصویر از وضعیت عمومی جوانان ما موافقید؟ این نكته درخور دقت است كه نتیجه این برداشت چه خواهد بود؟ به نظر میرسد این تصویر موجب میشود، قضاوت نادرستی نسبت به نسل جوان و پویای مملكت ارائه گردد و بزرگترها را از این سرمایه قدرتمند محروم سازد.
به بیان دیگر، بزرگترها را از جوانها میترساند و بین آنها و نسل جوان فاصله میاندازد.
از سوی دیگر، جوانان نیز خود را تنها احساس كرده و واكنش نشان میدهند.
این واكنش به سهم خود جدایی بیشتر و عمیقتر شدن شكاف را در پی خواهد داشت.
خطر و حادثه در همین جا كمین كرده است، در جایی كه فاصله بین دو نسل زیاد میشود، بله فاصله بین دو نسل، نسل امروز و نسل فردا.
امروز، اگر این دو نسل یكدیگر را درك و باور نكنند، هیچ یك فردای روشنی در پیش رو نخواهند داشت. باید چارهای اندیشید.
جوانِ امروز، ستون استواری و بقای فردای كشور است.
پس باید او را در مقابل توفانهای سهمگینِ از خود بیگانگی و وابستگی یاری داد و این ذخیره تمام نشدنی را حفظ كرد.
چه كسی مسؤول است؟
استاد شهید مطهری رحمه الله علیه كه به هنگام تحلیل مسایل اجتماعی با آیندهنگری و بصیرتی شگرف، سخن میگوید، سالها پیش از این در بحثی كه به بررسی مسایل جوانان پرداخته، پاسخ این سؤال را به روشنی بیان كرده است:
این اصل را همه میدانیم كه در دیانت مقدسه اسلام مسؤولیتها مشترك است، یعنی افراد، مسؤول یكدیگرند و در مسؤولیت های یكدیگر شریكند: كلكم راع و كلكم مسؤول عن رعیته.
بلكه نسلها مسؤول یكدیگرند.
هر نسل مسؤول نسل بعدی است كه این دین و این هدایتی كه از نسلهای گذشته، دست به دست به آنها رسیده است آن را حفظ كنند و به نسلهای بعدی برسانند، یعنی نسلهای بعدی را آماده كنند برای پذیرفتن و استفاده از آن، بنابراین بحث در رهبری نسل جوان، بحثی است از یك وظیفه و مسؤولیت كه متوجه همه است.
بنابراین در همه شرایط و زمانها هر نسلی مسؤول هدایت نسل بعدی است.
نخستین مسؤولیت
فوریترین وظیفه ما كه مسؤول انتقال آموختههای خود به نسل جوان هستیم چیست؟
بدون تردید، بسیاری از پدر و مادرها، مربیان و همه كسانی كه برای هدایت و سعادت نسل جوان دل می سوزانند، باید قبل از هر چیز برای این سؤال پاسخی تهیه كرده باشند.
شاید این سؤال مشكل اساسی آن دسته از مربیانی باشد كه برای بررسی عملكرد خود، در پی كشف ریشه های عدم موفقیت در تربیت نسل جوان و ایجاد ارتباط با آنان هستند.
آنها بخوبی میدانند كه بدون توجه به مراحل مسؤولیت و ویژگیهای آن در موارد مختلف، هر گونه اقدامی اتلاف وقت محسوب میشود.
نخستین مسؤولیت ما، شناخت جوان و روحیات و نیازهای اوست اگر ما از شرایط فكری، روحی و اجتماعی فردی كه در صدد ایجاد ارتباط با او هستیم، آگاهی لازم را نداشته باشیم، چگونه میخواهیم این ارتباط را برقرار سازیم.
بخصوص زمانی كه بخواهیم با استفاده از این رابطه، نوعی شناخت و تفكر تازه به او ارائه كنیم و انتظار داریم كه او استدلال ما را در مورد درستی این تفكر بپذیرد.
استاد شهید مطهری رحمه الله علیه در این خصوص مینویسد:
فكر اساسی این است كه اول ما درد این نسل را بشناسیم، درد عقلی و فكری، دردی كه نشانه بیداری است یعنی آن چیزی را كه احساس میكند و نسل گذشته احساس نمیكرد.
مولوی میگوید:
حسرت و زاری كه در بیماری است
وقت بیماری هم از بیداری است
هر كه او بیدارتر، پردردتر
هر كه او هوشیارتر، رخزردتر
باید توجه داشت كه جوان امروز در شرایطی قرار گرفته است كه بیش از هر چیز كمبودها را احساس می كند، آنچه لازم دارد در خود و محیط اطراف خود نمی یابد.
این احساس كمبود با سراب های متعددی كه برایش پدیدار ساختهاند و او آنها را چشمه سار رهایی و سعادت می پندارد تشدید میشود.
باید به جای طرح و بزرگنمایی موارد منفی رفتار جوان كه او را موجودی غیر قابل تفاهم مینمایاند، بیش از پیش سعی در شناخت او داشته باشیم.
توجه به این مطلب ضرورتی انكارناپذیر است.
سرزنش ها، توبیخها و توهینها جوان را در دل بستن به سراب آرزوها، استوارتر میكند.
شناخت ویژگیهای مثبت افراد یك نسل به معنای چشم پوشی از كاستی ها و معایب آنها نیست.
منظور ما از شناخت نسل جوان توجه دقیق به تمام رفتارها، كنشها و واكنشهای این نسل است.
در این رابطه نكته ای ظریف وجود دارد كه آن را از زبان استاد شهید میشنویم:
نسل جوان ما مزایایی دارد و عیب هایی، زیرا این نسل یك نوع ادراك و احساساتی دارد كه در گذشته، نبود و از این جهت باید به او حق داد.
در عین حال یك انحرافات فكری و اخلاقی دارد و باید آنها را چاره كرد.
چاره كردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا، یعنی ادراكات و احساسات و آرمان های عالی كه دارد، بدون احترام گذاشتن به این ادراكات و احساسات میسر نیست.
باید به این جهات احترام گذاشت.
در نسل گذشته فكرها این اندازه باز نبود، این احساسات بلند و این آرمانهای عالی نبود، باید به این آرمانها احترام گذاشت.
اسلام هم به این امور احترام گذاشته است، اگر ما بخواهیم به این امور بیاعتنا باشیم، محال است كه بتوانیم جلوی این انحرافهای فكری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم.
اگرچه نسل جوانی كه استاد ویژگیهای آن را برشمرد، امروز دوران جوانی را پشت سر گذاشته و خود مسؤولیت هدایت نسل بعدی را به عهده گرفته است، اما كلام استاد همچنان تازه و گویاست و ویژگیها و خصوصیتهای مزبور نیز در باره جوان امروز، صادق است و طبیعتا مسؤولیتها نیز تغییر نكرده است.
شیوه های مناسب
برای درك هر فرد یا گروه و نیز ایجاد ارتباط با او لازم است با زبان فهم آن فرد یا گروه آشنا باشیم.
سخن گفتن با كسی كه زبان او را نمیدانیم حاصلی در بر نخواهد داشت؟
این مطلب، نكتهای اساسی در رابطه با اعمال شیوههای تربیتی است.
به عبارت كوتاه بدون همزبانی، همدلی حاصل نخواهد شد.
باید دانست كه نسل جوان در هر زمانی ویژگیهای مخصوص به خود را دارد.
اگر استاد مطهری در زمان خود بر این نكته تأكید میورزد كه لازم است شیوههای تربیتی نسل جوان متناسب با شرایط روحی و اجتماعی آنان باشد، این مطلب امروز نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
باید زبان و الگوهای رفتاری جوانان عصر خود را بشناسیم و با همان زبان و شیوهها به تربیت و هدایت آنان اقدام كنیم.
پس با این توجه كه شیوههای مورد نیاز جامعه امروز با شیوه هایی كه در زمان شهید مطهری برای ایجاد ارتباط با نسل جوان، مورد استفاده قرار میگرفت متفاوت است، عبارات شهید مطهری را در این جهت، مورد دقت قرار میدهیم:
رهبری یك فرد یا یك نسل در همه احوال و همه شرایط یكسان نیست، متفاوت است، شكلها و كیفیتهای گوناگون دارد.
وسایلی كه به كار برده میشود متفاوت است.
یك نسخه معین ندارد كه در باره همه افراد و همه نسلها یك جور داده شود.
از این رو، در هر زمانی تحت هر شرایطی باید دقیقا اندیشید كه با چه نحو باید صورت بگیرد و چه نسخهای باید داده شود.
ایشان در جای دیگر چنین مینویسد:
مهمتر از اینكه طرحی برای رهبری این نسل تهیه كنیم این است كه این فكر در ما قوت بگیرد كه مسأله رهبری و هدایت از لحاظ تاكتیك و كیفیت عمل در زمانهای متفاوت و در مورد اشخاص متفاوت فرق میكند و ما باید این خیال را از كله خود بیرون كنیم كه نسل جدید را با همان متد قدیم رهبری كنیم.
نسل جوان در هر دورهای به شیوه ها و اصول تربیتی متناسب با همان دوره، پاسخ مثبت میدهد.
اهمیت این موضوع باعث شده است كه استاد مطهری رحمه الله علیه قسمت عمدهای از بحث رهبری نسل جوان را به "تناسب شیوههای تبلیغی با نیازهای هر دوره اختصاص دهد.
سیمای یك نسل صالح
هدایت و رهبری آگاهانه "نسل جوان" اگر با رعایت همه جوانب و شرایط و توجه به همه حساسیتها و ظرافتهای آن به انجام برسد و اگر "نسل جوان" كشور باور كند كه فردای روشن و آینده سعادت او در كنار زنان و مردان این سرزمین كه او را تعلیم دادهاند رقم خواهد خورد، در این صورت همه نگرانیها از آنچه كه سرنوشت "نسل جوان" نامیده می شود، برطرف خواهد شد.
آینده كشور و ملت در گرو برخورداری از یك نسل صالح است، نسلی كه قرآن به زیبایی، چهره آن را تصویر نموده است، نسلی كه به سعادت میرسد و نسل بعد از خود را نیز به سعادت و نیك بختی رهنمون میسازد، تصویر اجمالی این نسل را در آیات ذیل چنین میخوانیم:
وَ وَصَّینا الانسان بوالدیه احسانا حَمَلَتْهُ اُمُّهُ كُرها و وضعَتْهُ كُرها و حَمْلُهُ و فصالُهُ ثلاثون شهرا حتّی اذا بلغ اَشُدَّهُ و بلغ اربعین سنةً قال اَوْزعنی أن اَشْكُرَ نعمتكَ التّی انعمت علی و علی والدی و أن أعْمَلَ صالحا ترضاهُ و اَصلِح لی فی ذریتی إنّی تُبْتُ الیك و إنّی من المسلمین.
ما انسان را به نیكی نسبت به پدر و مادر سفارش كردیم، مادرش به سختی بار او را كشید و به سختی بر زمین نهاد، مدت بارداری تا جدا شدن از شیرخوارگی در مجموع سی ماه بود، تا رسیدن به سن چهل سالگی و گفت پروردگارا به من القا كن كه نعمت تو را كه به من و پدر و مادرم انعام كردهای شكرگذاری كنم، و عمل صالحی كه موجب رضا و خوشنودی او باشد به جا آورم، پروردگارا نسل مرا صالح گردان، من به سوی تو بازگشت میكنم و از كسانی هستم كه تسلیم امر تو هستند.
استاد مطهری رحمه الله علیه با طرح این آیات، سیمای یك نسل صالح را ترسیم میكند.
با عبارات استاد به عنوان حسنختام مطلب را به پایان میبریم:
در این آیه خصوصیاتی را برای نسل صالح ذكر میكند:
یكی روح شكرگذاری و قدردانی نسبت به نعمتها و موهبتهای خلقت.
رب اوزعنی ان اشكر نعمتك التی انعمت علی و علی والدی.
چشم میاندازد با این همه نعمتها و موهبتها كه خداوند بر او، و نسل گذشته كرده است، میگوید خدایا به من نیرو بده و قوت بده كه بتوانم حقشناسی و قدردانی كنم، از نعمتهای گذشته طبق رضای تو استفاده كنم، شكر هر نعمت این است كه بهرهای كه شایسته آن نعمت است از او شود.
دیگر اینكه از خداوند توفیق عمل و كار میخواهد، رو به كار و عمل آورده، آن هم كار مفید كه مورد رضایت خداست و أن اعمل صالحا ترضاه.
دیگر اینكه توجه دارد به نسل آینده و صلاح و اصلاح آن نسل. میگوید:
و اصلح لی فی دریتی.
چهارم حال توبه و بازگشت از تقصیرها و كوتاهیهایی كه در گذشته صورت گرفته است:
انّی تبت الیك.
پنجم حالت تسلیم به حق و مقرراتی كه خداوند در تكوین و یا تشریع قرار داده است.
تخلف از این مقررات است كه سبب نابودی و هلاكت است:
و انّی من المسلمین.
درباره این نسل می فرماید:
اولئك الذین نتقبّل عنهم أحسن ما عملُوا و نتجاوزُ عن سیئاتهم فی اصحابِ الجنة وَعْدَ الصدقِ الذّی كانوا یوعدون.
میفرماید: این گونه افراد و این گونه نسل است كه ما اعمال نیكوی آنها را میپذیریم و از خطاهای آنها میگذریم و از اهل بهشت هستند.
وعده راستی است كه به آنها داده شده است.